برای اخرت

برای اخرت

بنام الله / هستی بخش انسانها /«اگر صدسال مانی ور یکی روز// بباید رفت از این کاخ دل‌افروز»
برای اخرت

برای اخرت

بنام الله / هستی بخش انسانها /«اگر صدسال مانی ور یکی روز// بباید رفت از این کاخ دل‌افروز»

شهادت امام جواد رو بر همه عاشقانش تسلیت میگم ....

       




       شهادت امام جواد رو بر همه عاشقانش  تسلیت میگم ....



                       




مشتری امام زمانی...

مشتری امام زمانی...



ﺗﻮﻱ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﻓﺮﻭﺵ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﻭ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﺑﻮﺩ . ﮐﻠﻲ ﻭﻗﺖ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺻﺮﻑ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﮐﻮﺭ ﻣﻤﮑﻦ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﻡ.
ﻫﺮ ﮐﻲ ﺭﺩ ﻣﻲ ﺷﺪ ﺗﺒﺮﻳﮏ ﻣﻲ ﮔﻔﺖ . ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﮐﻮﺭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﺗﻮﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺳﺎﮊ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺵ ﺳﻤﺒﻞ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺑﻮﺩ.
ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺒﺮﻳﮏ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺗﻮﻱ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ و
ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ، ﺭﻓﺘﻦ. ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ
ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺣﺪﻭﺩﺍً 50-45 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ : »
ﺩﮐﻮﺭﺕ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﺗﺎﺑﻠﻮﻳﻲ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺯﺩﻱ،
ﮐﻼﺱ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﻭ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻴﺎﺭﻩ .
ﺩﻳﮕﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﺍﯼ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﻥ.
ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻭﻥ ﻳﻪ ﺑﻄﺮﻱ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺑﺬﺍﺭﻱ ﮐﻠﻲ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻓﺮﻭﺷِﺖ ﺭﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ
«. ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮﻳﻲ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﻡ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: "
ﺍَﻻ ﺍِﻥَّ ﺧﺎﺗَﻢَ ﺍﻟْﺎَﺋِﻤَّﺔِ ﻣِﻨَّﺎ ﺍﻟْﻘﺎﺋِﻢَ ﺍﻟْﻤَﻬْﺪِﻯَّ "
ﻳﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻧﻢ ﻳﺦ ﮐﺮﺩ. ﺧﻴﻠﻲ ﺳﻌﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﻋﺼﺒﺎﻧﻲ ﻧﺸﻢ!
ﺗﻮﻱ ﺭﻭﻱ ﻣﻦ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺭﮐﻦ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻱ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﻲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ؟!!
ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺟﻤﻊ ﻭ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: » ﺍﮔﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺭﻳﻦ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ؟
« ﮔﻔﺖ: » ﻣﻮﺭﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﻩ « ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺍﻱ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺩﺭ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﮔﻔﺘﻢ؛ ﻭﻟﻲ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﺭ ﻧﻤﻲ ﺭﻓﺖ .
ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﮐﻪ ﻳﮏ ﺁﻗﺎﻱ ﺷﻴﮏ ﭘﻮﺵ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻳﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﻧﺴﺒﺘﺎً
ﺑﺪ ﺣﺠﺎﺏ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻥ. ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻦ.
ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﻡ ﮔﻔﺘﻢ: » ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻤﻮﻧﻴﺪ،
ﺍﮔﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻳﺪ ﺑﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﺑﻌﺪﺍً ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ «. ﮔﻔﺖ: » ﻧﻪ.
ﻣﻲ ﺷﻴﻨﻢ ﺗﺎ ﮐﺎﺭ ﺍﻳﻨﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ «. ﻫﻲ ﻗﻴﻤﺖ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺗﺎ ﺭﻭﻱ ﻳﮏ ﻣﺪﻝ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻥ. ﻭﻗﺘﻲ ﻗﻴﻤﺖ ﺭﻭ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ،
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﮔﻔﺖ: » ﻣﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺪﻝ ﺭﻭ ﺑﺎ 30 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻗﻴﻤﺖ ﮐﻤﺘﺮ ﺗﻮﻱ ﻳﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﻳﺪﻳﻢ .
ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺪﻳﻦ «. ﮔﻔﺘﻢ: »ﻧﻤﻲ ﺷﻪ. ﻗﻴﻤﺖ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﻪ «.
ﮔﻔﺖ: » ﺑﺒﻴﻦ ﺁﻗﺎ! ﮔﺮﻭﻥ ﺗﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ؛
ﻭﻟﻲ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺑﺪﻳﻦ «.
ﺧﻼﺻﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﻲ ﭼﻮﻧﻪ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ 30 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺧﺮﻳﺪ ﮐﺮﺩﻥ.
ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺧﺎﻧﻤﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
» ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻴﺪ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﮐﻨﻴﻢ؟ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ
ﺍﻭﻥ ﺗﺎﺑﻠﻮﻱ ﻧﺎﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺯﺩﻳﻦ «.
ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺪﺭﻗﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﻬﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﻡ ﭘﺎﺷﺪ،
ﮔﻔﺘﻢ: " ﺁﻗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮﺩﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ".
ﻣﺸﺘﺮﻳﺎ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺩﻡ ﺩﺭ ﻣﺸﺎﻳﻌﺖ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﺭﻭ
ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﻣﻴﮕﻪ: »
ﺁﻗﺎ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﻬﻤﻮﻧﻴﺪ، ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ. ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ . ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ


{برداشت از مقالات ایران 20 }

اقای مسئول از خدا بترس

                   اقای مسئول از خدا بترس


                                               زبخت خویش نالانم نمیدانم


                                از این اوضاع حیرانم نمیدانم


                                 فقیه و قاضی  و ملا


                                 شدن راضی به این اوضاع


                                 زایرانم هراسانم نمیدانم


امام  {ره } در کلام خود فرمودند اگر به کسی مسئولیتی واگذار شد اگر از عهده اش


برنمیاد خودشبرود کنار


خوب الان کی اینکارو میکنه / همه شدن عقل کل / همه فن حریف


اقای مسئولی که رشته ات و تخصصت در شغلی که بهت واگذار شد


تجربشو نداری و استعدادشو اگر مسلمانی که شک دارم باشی برو کنار


بزار اهل فن بیاد / مملکت اسلامی مونو که صاخبش اقا امام زمان علیه السلام


است را داری  بباد میدی/ چرا باید جونای ما از مملکت و از دین عزیز اسلام


فراری بشن /به مسیحیت و واهابیت کثیف  بله بگوید یا نو کشیش بشود /


ایا روز قیامت در پای میزان الهی میتونید جوابگو باشید / این همه دزدی این همه


غارت بیت المال / فقر / فحشا / بیکاری / از بین رفتن صنعت / کشاوزی / محیط زیست /


گرانی و تورم کمر همه را  خم کرده


پناه میبرم بخدا از اینکه مرا لحظه ای بخودم وابگذارد


یا ایهاالذین امنو لم تقو لونه مالا تفعلون / لم تقولونه مالا تفعلون / کبر مقتا عندالله


بترسید از خدا / بترسید از اه مظلومان / بترسید از اتش سوزان جهنم


اعوذ بالله من النار / من شرالکفار  / من غضب الجبار / العزته لله الواخد القهار

مسلمان خیا کن ؟؟؟؟؟

   مسلمان حیا کن  ؟؟؟؟



                              اخه مرد غیرتت کجا رفته


                              اخه اینم شد مردانگی


                              اخه اینم شد مسلمانی


                            ********************


ابادی میخانه زویرانی ماست


جمعیت کفر از پریشانی ماست


اسلام در ذات خود ندارد عیبی


عیبی که در اوست از مسلمانی ماست



چه خبرته اقا / چرا دوست داری زنت با اون مانتو کوتاه و چسبان و با اون شلوار انچنانی


بیاد جلو نامحرمان  ویراژ میده/دخترت وای وای پناه میبرم بخدا


اقا جان نمیتونی خودتو ارضا کنی / یا زنتو خوب این راهش نیست


میدونی چه گناه بزرگی میکنی / ایا این جوانایی که دست به تجاوز و بزهکاری میزنند


میدونی شریک جرمی / زن و دختر تو باعث بیراهه رفتن جونای مردم شده


اینو بدون در روز محشر روسیاه محشور خواهی شد / و افسوس دیگر فایده ای ندارد


بخود بیا از خدا بترس / از اتش سوزان جهنم بترس / 


من میگم شما ظالمی / هم بخودت ظلم میکنی هم به جامعه


وسیعلمو الذین ظلمو ای منقلبون ینقلبون


 { عباس }

توصیه های امام رضا (ع) بر آراستگی ظاهر


 توصیه های امام رضا (ع) بر آراستگی ظاهر

توصیه های امام رضا (ع) بر آراستگی ظاهر




دین مبین اسلام به زیبایى ، آراستگی و طراوت توجهی ویژه دارد و آن  را نه تنها وظیفه متقابل زن و مرد می داند بلکه توجه به آراستگی ظاهر را مایه عفت و پاکدامنی و خیانت نکردن زن و شوهر به یکدیگر معرفی کرده است.
  ائمه اطهار علیهم‏ السلام آراستگی ظاهر را یک اصل مهم در روابط زناشویی زن و مرد دانسته و سفارشات آموزنده ای درباره زینت‏های مناسب برای آراستن خود داشته اند و همواره تأکید کرده اند که در این امر کوتاهی نشود. توصیه به شستن موی سر و محاسن، شانه زدن موی سر، خوش‏بو کردن بدن با عطر، اصلاح سر و صورت، کوتاه کردن ناخن انگشتان، خضاب و رنگ کردن موی سر و صورت، زایل کردن موهای زاید بدن، سرمه کشیدن، روغن زدن به مو و مسواک زدن در همین راستا است.
درباره آراستگی و توجه به مرتب بودن ظاهر، ابو عبّاد می گوید: «امام رضا علیه‏السلام تابستان روی بوریا و حصیر می‏نشست و زمستان روی گلیم. هم‏چنین جامه‏های درشت و زبر می‏پوشید، ولی وقتی در برابر مردم ظاهر می‏شد، خود را می‏آراست».(۱)
در روایات ائمه هدی بالاترین زینت و نهایت سعادت برای مرد، برخورداری از همسری شایسته، معرفی شده است. کلینی در فروع کافی این حدیث را از امام رضا(ع) نقل می کند: «عن ابی الحسن علی بن موسی الرضا قال ما افاد عبد و فائدة خیراً من زوجة صالحة اذا رآها سرّته و اذا غاب عنها حفظته فی نفسها وماله»(۲) یعنی از حضرت رضا روایت شده که ایشان فرمودند:هیچ فایده ای به کسی نمی رسد بهتر از این که برایش بانویی باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او موجب شادمانی همسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است.
بر خلاف تصوری که اکثر مردم دارند اسلام آرایش را مخصوص زنان نمی داند و هر دو طرف یعنی هم زن و هم مرد را دستور داده است که خود را برای همسرشا ن آرایش کنند .البته باید دانست که مشی ائمه (علیهم السلام) بر اعتدال استوار است و همواره ما را از افراط و تفریط نهی کرده اند.
از نظر امام رضا علیه السلام نظافت و آراستگی ظاهر و ایجاد جذبه وظیفه ای متقابل برای زن و مرد دانسته شده است. امام رضا(ع) می فرمایند: «لقد ترک النساء العّفة لترک ازواجهن التهیة لهُنّ ؛(۳) چه بسا که بی توجهی مرد به آراستگی ظاهر سبب گردد که زن از پاکدامنی فاصله بگیرد.
در همین زمینه حسن بن جهم می گوید : دخلت علی ابی الحسن (علیه السلام) و هو مخضب بسواد. فقلت: جعلت فداک قد اختضبت بالسواد؟ قال: ان فی الخضاب اجراً . ان الخضاب و التهیئه مما یزید فی عفه النساء ولقد ترک النساءالعفه لترک ازواجهن التهیئه لهن ؛ ابن جهم می گوید: نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود. گفتم :فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می سازد. زنان پاکدامنی ها را رها کردند چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند.(۴)
امام رضا (ع) همچنین در بیانی راهگشا در این زمینه تأکید فرموده اند: «من اخلاق الانبیاء التّنظُفُ ؛(۵) پاکیزگی از خلق و خوی انبیاست» و ضمن آنکه گام نهادن در این قلمرو را توأم با ثواب می دانند، می فرمایند: زنان بنی اسرائیل از عفت و پاکی دست برداشتند و این مسئله هیچ سببی نداشت جز آن که شوهران آنان، خود را نمی آراستند. سپس آن حضرت افزودند: انّها تشتهی منک مثل الّذی تشتهی منها؛(۶) ؛ زن هم از مرد همان انتظاری را دارد که مرد از او دارد..
در همین راستا امام رضا (ع) استفاده از عطر را باعث انبساط روحی دانسته می فرماید: «چهار چیز است که دل را باز می کند و غم را از بین می برد: عطر زدن، عسل خوردن، سوارى کردن و به سبزه نظر کردن!» و نیز در توصیه ای دیگر به مردم می فرمایند: « برای مرد سزاوار نیست که استفادی هر روزه از بوی خوش را ترک کند پس اگر نتوانست، یک روز در میان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو سازد و هیچ گاه این عمل را رها نکند».(۷)

تصور کنید اگه خانم ها رئیس همسرشان شوند.....!


تصور کنید اگه خانم ها رئیس همسرشان شوند.....!


 
 
تا به امروز پیش خودتان تصور کرده اید که اگر روزی زن شما ، در محل کارتان ، رئیس شما بشود ، چه عواقبی خواهد داشت ؟اگر مایلید تا گوشه ای از عواقب شوم این وضعیت را دریابید ، این مطلب را تا آخر ، به دقت مطالعه کنید !

اگر یکروز ، چند ساعت دیر به محل کارتان برسید …
واکنش همسر/رئیس شما : این چه موقع اومدن به سر کاره ؟ می دونی ساعت چنده ؟ چرا اینقدر دیر اومدی ؟ چیکار می کردی ؟ کجا بودی ؟ با کی بودی ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

اگر یکروز از ارباب رجوع ، زیر میزی یا همان رشوه ، دریافت کنید …
واکنش همسر/رئیس شما : این چه کاری بود که تو کردی ؟ چرا این کار رو کردی ؟ مگه حقوق خودت برات کافی نبود ؟ مگه خرج و مخارجت در ماه چقدره ؟ چرا خرجت اینقدر رفته بالا ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

اگر یکروز ، تقاضای چند روز مرخصی نمایید …
واکنش همسر/رئیس شما : چرا تقاضای مرخصی کردی ؟ دیگه چه اتفاقی برات افتاده ؟ جایی می خوای بری ؟ کجا می خوای بری ؟ چرا می خوای بری ؟ با کی می خوای بری ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

اگر یکروز در پرونده هایی که زیر دست شماست ، اشتباهی رخ دهد …
واکنش همسر/رئیس شما : چرا این اشتباه رو مرتکب شدی ؟ چرا توی کارت دقت نکردی ؟ چرا چند وقته که بی دقت شدی ؟ چرا اینقدر حواست پرته ؟ انگار که فکر و ذکرت یه جای دیگست ؟ حواست کجاست ؟ هوش و حواست پیش کیه ؟ به کی داشتی فکر می کردی ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

اگر یکروز ، بعنوان کارمند نمونه اداره معرفی شوید …
واکنش همسر/رئیس شما : از صمیم قلب بهت تبریک می گم . تو بعنوان کارمند نمونه شناخته شدی . حالا بگو ببینم ، چی شد که یکدفعه اینقدر عوض شدی ؟ چی باعث شده که اینقدر خوب کار کنی ؟ انگیزت برای خوب کار کردن چی بوده ؟ مشوقت کی بوده ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

 اگر یکروز بخواهید از کارتان استعفا دهید …
واکنش همسر/رئیس شما : چرا می خوای استعفا بدی ؟ مگه اتفاقی افتاده ؟ پس مخارج زندگی رو چطوری می خوای تامین کنی ؟ مگه شغل بهتری پیدا کردی ؟ چه شغلی ؟ کی برات پیدا کرده ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !

امیدوارم که با خواندن این مطلب ، به عمق فاجعه پی برده باشید ! پس به شما توصیه می شود که یا زوجه ای که رئیس باشد اختیار نکنید ، یا نگذارید که خانومتان رئیس شما بشود ، و یا اگر هم یک زمانی خدایی نا کرده ، روم به دیوار ، خانوم شما رئیستان شد ، سریعا و بدون هیچگونه معطلی ، از محل اداره متواری شوید و به دنبال یک شغل دیگر بروید !…

اطاعت کور کورانه


  اطاعت کور کورانه




نوزده بهمن سال 69  بود / بخاطر بزرگداشت نوزده بهمن از طرف امام جمعه

محترم یکی از شهرای شمال غرب کشور دعوتی داشتیم

وقتی رسیدیم بیت اقا پذیرایی مفصلی انصافن از ما شد / بزرگان شهر هم حضور داشتن

/ یکی از کارمندانم که همیشه دنبالم بود و مال همون شهر

بود سر سفره در کنارم نشسته بود

گفت حاج اقا روزی  میره مسجد برای ادای نماز جمعه / میر پشت تریبون

با انگشت میزنه به میکرفون / میگه  الو الو

مردم همرا با ایشان   و با مشت گره کرده میگن الو الو

حاجا اقا میکه  / الو الو شعار نیست  سیم بلنگو قط شده

مردم با مشت گره کرده میگن / الو الو شعار نیست سیم بلنگو قطع شده

خنده بدی مرا گرفت مجبور شدم بیام بیرون / تا برگردم دیدم دارن سفره جمع میکنن

کارمند مذکورو صداش کردم با هم رفتیم چلوکبابی  یه غذا برای من گرفت که مثل

خروس بی محل هرجایی  داد سخن سر ندهد

خاطره از عباس

چه کنیم که در روز قیامت برهنه محشور نشویم؟


چه کنیم که در روز قیامت برهنه محشور نشویم؟

 

 

 http://shia12.net/ar/image/ahle%20byet.JPG
 

مسئله عریان بودن در قیامت و نه در برزخ در روایات بسیار زیادی مطرح شده است. در روایتی داریم که یکی از همسران پیامبر همین سوال را از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسید. ایشان فرمود: آنجا هر کسی به فکر خود است و وحشت بسیاری وجود دارد .

این مسئله آنقدر افراد را از یکدیگر باز می‌دارد که مانند نظام دنیا چشم چرانی و نگاه وجود ندارد. اما نکته مهمتر این است که در روایات داریم که شیعیان و مؤمنین خالص که ولایت اهل بیت علیهم السلام را دارند پوشیده هستند.

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که فرمودند:

شیعیان علی [علیه السلام] کسانی هستند که با لباس های سفید در قیامت از قبر ها برانگیخته می‌شوند.

درروایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است که: شیعیان ما از قبور برانگیخته می‌شوند در حالی که بدن آنها مستور و پوشیده است.

بنابراین باید تحت ولایت اهل بیت علیهم السلام باشیم و در همین وضعیت از این دنیا برویم تا در میان کسانی باشیم که مستور هستند.

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/2/2d/090.jpg

داستان خیلی خنده دار بالای 18 سال

     داستان خیلی خنده دار بالای 18 سال   



گویند که در ازمنه ای نه چندان قدیم روزی پسری به خانه آمد و به مادر گفت: ای مادر عزیزتر از جون ! مرا دریاب که الان در حال حضرم . پس مادر آنچنان که رسم مادران است به سینه بکوفت که چه شده ای گل پسرکم ! پسر نگاهی به مادر بکرد و گفت که اگر چه حیا دارم ولی به تو بگویم که امروز در محله مان چشمم برای اولین بار به این دختر همسایه خورد و نگاه همان و عشق همان ! پس اینک از تو مادر بزرگوار خواهم که به خانه آنها روی و او را به نکاح (عقد )من در آری که دیگر تاب دوری او را بیش از این درمن نیست !!! مادر نگاهی از سر دلسوزی به پسر بیانداخت و گفت : دلبرکم من حرفی ندارم و بسی خوشحالم که تو از همان ابتدای راه به جای الاف شدن در خیابان و ولنگاری راه حیا در پیش گرفتی و ازدواج کردن اما بهتر است که لختی درنگ نمایی که اینگونه عاشق شدن ناگهانی را رسم ازدواج نشاید و اگر هم بشاید دیری نپاید! پس پسر نگاهی زجمورانه به مادر بیانداخت و گفت مادرجان یا حال برو یا دیگر زن نخواهم که این ماه تابان ازدست من برود و عشق او وجودم را بسوزاند .
پس مادر که پسر خود را دوست همی داشت به سرعت چارقد خویش به سر کرد و به خانه همسایه رفت .

در آنجا چشمش به سه دختر خورد یکی از یکی زیبا تر پس اس ام اس ( همان پیامک  بزد که یا بنی ! دراین منطقه که تو ما را فرستادی نه یک ماه که سه ماه در پشت ابرند و یکی از یکی ماه تر بگو که کدام ماه چشم تو را برگرفته ! پس پسر نیز اس ام اسی بزد که یا مادر ! آن ماهی که خالی در گونه چپش بدارد ! مادر نیم نگاهی به ماه ها بنمود و دوباره اس ام اس زد که ای پسر این ماهان همه خال دارند . پس دوباره پسر اس ام اس بزد که آن ماه من خالش کمی بزرگتر باشد از باقیه ماهان ! مادر لختی درنگ بکرد و دوباره اس ام اس بزد که من چشمهایم خوب نبیند که خال کدام بزرگتر است . پسر اس ام اسی دگر بزد که مادرکم همان ماهی که مویش قهوه ای باشد ! مادر نگاهی بکرد و اس ام اس زد که این ماهان مویشان نیز یکرنگ است ! پسر با عصبانیت اس ام اس بزد که مادر! آن دو ماه کوفتی دیگر موهایشان مشکی است و این دگر قهوه ای است!!! آخر مادر جان تو که چشمهایت نمی بیند عینکی برای خود ابتیاع کن !!! حالا عیبی ندارد مادر عزیز! نشان دیگر به تو دهم ببین روی بازوی کدام ماه گرفتگی دارد ماه من همان است !!! مادر اس ام اس زد که آخر دراین معرکه من بازوی دختر مردم را چگونه ببینم ؟! پسر اس ام اس کرد که مادر جان تو که مرا کشتی ! خب ببین اگه لباس نازک دارد روی سینه چپش نیز خالی باشد و به خدا که آن دو ماه دیگر این خال را ندارند !!! مادر کمی دقت بفرمود و با خوشحالی فریادی زد و اس ام اس زد که احسنت بر تو شیر پا ک خورده ! یافتم ماه تو را که همان جور که بفرمودی است !! هنوز پسر اس ام اسی نفرستاده بود که مادر لختی درنگ بنمود و سپس سریع شماره پسر را بگرفت که : لندهور پدر سوخته !! خاک بر سر بی حیایت کنند! شیرم را حرامت می کنم (البته شیر خشکهایی را که بر حلق کوفتی ات ریختم ) خجالت نکشیدی ؟ فلان فلان شده بی حیا ............ ..
اری ای برادر اینچنین است عشقهای امروزی

بچه دار شدن زن عقیم با زیارت عاشورا


          بچه دار شدن زن عقیم با زیارت عاشورا



در سفر به شهر یزد براى به دست آوردن نسخه اى شرح دار براى زیارت عاشورا در کتابخانه مرحوم وزیرى

با جناب شیخ على اکبر سعیدى پیشنماز مسجد طهماسب که شیخى است صالح ، باقار و از همنشینان شیخ غلامرضا یزدى ،

کسى که براى امرار معاش از دسترنج خویش کسب روزى مى نماید ، ملاقات کردم .

 

به من گفت :

مرحوم حاج ابوالقاسم با دخترى زرتشتى پس از مسلمان شدن ازدواج کرد ولى فرزندى به دنیا نمى آورد،

بعد از بیست سال به او خواندن زیارت عاشورا را آموختند.

آن را چهل روز همراه با صد بار لعن و صد بار سلام و دعاى علقمه خواند.

پس از آن خداوند بر او منت نهاد و او را فرزندى پسر عنایت فرمود.