ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
این بار من خریدهام
نقد تو را کشیدهام
ناز تو را به دیده ام
ای بر رخت ستاره نشسته
این بارمن که دیدهام
وصل تو را بریدهام
از من و ما بگو چرا
تا کی زنم بر این در بسته
این بار من که خواندهام
رمز تو در ستاره ها
رار نهان من بگو
با من تمام ماجرا
رؤیای صادقی در جان عاشقی
لیلای کاملی اتمام عاقلی
تا آستان کٌویت من پا نهاده بودم
دستم به حلقهی در دل با تو داده بودم
دست و دلم که دیدی پایم چرا بُریدی
رویای صادقی در جان عاشقی
لیلای کاملی اتمام عاقلی
نیمی زمینیام نیم آسمانیام
محتاج پَر زدن مجنون آنیام
گفتم ببینمت گفتی که صبر صبر
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
تا آستان کٌویت من پا نهاده بودم
دستم به حلقهی در دل با تو داده بودم
دست و دلم که دیدی پایم چرا بُریدی
رویای صادقی در جان عاشقی
لیلای کاملی اتمام عاقلی
نیمی زمینیام نیم آسمانیام
محتاج پَر زدن مجنون آنیام
گفتم ببینمت گفتی که صبر صبر
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
دانلود فایل
گفتی که : می بوسم تو را گفتم تمنا می کنم
گفتی که : می بوسم تو را گفتم تمنا می کنم
گفتی که : گر بیند کسی ؟ گفتم که : حاشا می کنم
گفتی: ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در ؟
گفتم که : با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم
گفتی که : تلخی های من گر ناگوار افتد مرا
گفتم که: با نوش لبم ،آنرا گوارا می کنم
گفتی : چه می بینی بگو در چشم چون آیینه ام ؟
گفتم که : من خود را در او عریان تماشا می کنم
گفتی که : از بی طاقتی ،دل قصد یغما می کند
گفتم که : با یغماگران ، باری مدارا می کنم
گفتی که : پیوند تو را با نقد هستی می خرم
گفتم که : ارزان تر از این من با تو سودا می کنم
گفتی : اگر از کوی خود ، روزی تو را گویم برو؟
گفتم که: صد سال دگر امروز و فردا میکنم
گفتی : گر از پای خود، زنجیر عشقت وا کنم
گفتم : ز تو دیوانه تر ، دانی که پیدا می کنم
سیمین بهبهانی