خدایـــــــــــم!
به درگاه تو دعا می کنم،
که در قلب منی،
در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،
راهــــــــــنمایم باش،
قلبم را به سوی تو می گیرم،
پس مرا به سوی خویشتن بخوان،
و راه لطف و رحمتت را نشانم ده،
خودت را گم کن !
سوره انعام
این سوره در مکه نازل شده است و165 آیه دارد . ابی بن کعب میگوید : سوره انعام در مکه نازل شده است و هفتاد هزار فرشته حامل آن بودند وجهان را فراگرفته بودند و صدای تسبیح آنان با حمد بلند بود و چون حضرت صدای آنها را شنید گفت: ((سبحان الله العظیم وبحمده)) وبه سجده رفت بعد کاتبان را خواند ودر همان شب مینوشتند و آن حضرت فرمود: هرکس آن را بخواند به هر آیتی که در اوست این هفتاد هزار فرشته بر او شب وروز صلوات میفرستند تا روز قیامت . واز کعب الاخبار منقول است که چون روز قیامت شود خداوند به قاری این سوره خطاب میکند ای بنده ی من در سایه من در ای واز میوه های بهشت برخوردار شو واز آب کوثر من بیاشام ودر چشمه سلسبیل غسل کن که تو بنده منی ومن خداون توام.
ابو بصیر روایت کرده است که ابو عبدالله (ع ) فرمود : سوره انعام یکبار فرود آمد وهفتاد هزار فرشته او را تشعیع نموده وآن را تعظیم مینمودند؛ زیرا در هفتاد جا در این سوره نام خداوند آمده واگر مردم فضیلت قرائت این سوره را دانند آن را هرگز رها نمی کنند و÷یوسته به قرائت این سوره مشغول میباشند بعد از آن فرمود : هرکه را با خدا حاجتی باشد وخواهد که آن بر آید باید چهار رکعت نماز کند در هر رکعت با فاتحه وسوره انعام ودر آن نماز بعد از فراغ از قرائت گوید: یا کریم ُ یا کریم یا عظیم ُ من کلِّشی ء یا سَمیعَ الدُّعا یا مَن لا یغیِّرُهُ اللّیالی والایام ُ صلّ علی مُحَمَدٍ والِ مُحَمَّدٍ وارحَم ضَعفی وفَقری وفاقَتی ومَسکَنتی یا من رَحِمَ الشَّیخَ الیعقوبَ حینَ رَدَّ علیه ِ یوسفَ قرَّةَ عینهِ یا من رحم ِایّوبَ بعد طولِ بلائِهِ یا مَن رحم مُحمداً من الیُتمِ واواهُ ونَصَره علی جبابرةِ قُریشٍ وطَواغیتَها واَمکَنَهُ مِنهُم یا مغیثُ یا مغیثُ واین دعا را چند بار بخواند ؛ به حق آن خدایی که نفس من به ید فرمان اوست که اگر اینجور دعا کنی و بعد از آن از حقتعالی جمیع حوائج خود را بطلبی حق سبحانه ان را به تو عطا فرماید. انشا ء اللّه....
انس بن مالک روایت کرده که حضرت رسول (ص) فرمودند: هیچ سوره ای بر من یکباره فرو نیامد مگر سوره انعام حق تعالی مرا وشما را به این سوره عزتی داد.
جابر بن عبدالله انصاری از پیغمبر (ص) روایت کرده فرمود: هرکس صبح این سوره را تا ویعلم ما تکسبون بخواند ، خداوند هزار ملک را موکل کند که او را حفظ نماید واعمال آنها را بر او نویسد تا روز قیامت ؛وهرکه آن سوره را به مشک و زعفران نویسند وبشوید وآب آن را هفت روز متوالی بیاشامد خدا نظر رحمت به او بنگرد واز امراض او را شفا بخشد و هرکس سحر این آه را بنویسد وبرکسی که درد دست یا پهلو آویزد شفا یابد.
ختم سوره انعام
شب پنجشنبه یا جمعه یا روز آن را رو به قبله فاتحه بخواند ،بعد شروع کند به خواندن سوره انعام تا آیه مثل ما اوتی رل الله و بدون فاصله بر خیزد و2 رکعت نما زبخواند ،در هر رکعت هفت بار حمد وهفت آیةه الکرسی و هفت انا اعطیناک بخواند ،بعد از فراغ به همان نحو رو به قبله بخواند الله اعلم حیث یجعل رسالته تا آخر سوره بعد ،سر بهسجده نهد وهفتادبار بگوید لا اله الا الله محمد رسول الله وحاجت را بطلبد ؛ وجهت دزد برده آن را بخواند به او بگردد.
ثواب قرائت سوره انعام
از ابن عباس روایت است که هرکس سوره انعام را هرشب بخواند روز قیامت از ایمن شدگان میباشد وروی آتش را به چشم خود نمیبیند.
برگرفته از:مقالات نادر حبیب الهی
همه شما شنیده اید که مولای متقیان امام علی (ع) فرموده اند: هر کجا کاخی بر پاست لاجرم کوخی هم در کنار ش برجاست . چرا که لازمه کاخ نشینی خوردن حق دیگران و اگر خیلی خوش بین باشیم چشم بستن به نیاز های هم نوعانمان است، مثلا کسی که پنجاه میلیون تومان پول قبر و سنگ قبر میدهد یا در خانه و برج های آنچنانی زندگی می کند و یا ماشین چند صد میلیونی سوار شده و عروسی چند صد میلیونی می گیرد در حالیکه میداند افرادی محتاج کلیه و یا خرج بیمارستان و عمل جراحی و دارو و نان شب هستند بویی ﺍﺯ انسانیت نبرده اند و ***بقول قرآن آنها که ثروت را انباشته و انفاق نمی کنند عذاب الیم در انتظارشان است***. این تازه برای مال حلال است و حرام که جای خود دارد...
بر گرفته از مقالات :نادر حبیب الهی
بر گرفته از مقالات :نادر حبیب الهی
کیش و چیش..........
خواجه نصیر الدین صبح بلند شد تا برای ادای
دوگانه صبح به مسجد برود.
وقتی دروازه را باز کرد دید بخاطر باریدن باران
گنجشکی خیس در کنج دروازه در حال لرزیدنه
اورا گرفته در زیر عبای خود مشغول خشک کردنش
شد.
وقتی جلو مصلا رسید گنجشک و با یه کیش پروند
مردمی که برای اقامه نماز درحال رفن به مصلا بودن
یهو بطر خواجه هجوم اورده / عبا / و امامه اورا برداشته
تکه تکه کردن . هرچی سئوال کرد چرا اینکارو میکنید
کسی جوابش نداد تا عصبانی شد . گفتند تو خدایی
گنجشگ افریدی
گفت عزیزان من من خدا نیستم این خیس شده بود
خشکش کردم کیش کردم تا بپره
دید مردم قانع نمیشن / اول صبح بجای اقامه نماز باعث
کفران شده / لذا همنجا مشغول چیش شد
مردم ازش دور شده بهش سنگ پرتاپ میکردند/ گفت
چرا میزنید / گفتند تو دیوانه ای
گفت نه خدا هستم نه دیوانه
{ شما مردمی هستید که با یه کیش میائید و با چیش میروید }
اری مسلمان / اری منتظر ظهور سعی کن از این مردمان
نباشی که باید در محضر الهی جواب پس بدی
{عباس}
مظلومتر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
میخواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز جگر طاقت فریاد نداشت
شهادت غریبانه ی امام مسموم، جواد مظلوم(ع) بر شما تسلیت باد.
.
ﺗﻮﻱ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﻓﺮﻭﺵ ﻟﭗ ﺗﺎﭖ ﻭ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩﻡ. ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﺑﻮﺩ . ﮐﻠﻲ ﻭﻗﺖ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺻﺮﻑ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﮐﻮﺭ ﻣﻤﮑﻦ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻃﺮﺍﺣﻲ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﻡ.
ﻫﺮ ﮐﻲ ﺭﺩ ﻣﻲ ﺷﺪ ﺗﺒﺮﻳﮏ ﻣﻲ ﮔﻔﺖ . ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﮐﻮﺭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﺗﻮﻱ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺳﺎﮊ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺵ ﺳﻤﺒﻞ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺑﻮﺩ.
ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺒﺮﻳﮏ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺗﻮﻱ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ و
ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ، ﺭﻓﺘﻦ. ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻫﺎ
ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺣﺪﻭﺩﺍً 50-45 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ : »
ﺩﮐﻮﺭﺕ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﺗﺎﺑﻠﻮﻳﻲ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺯﺩﻱ،
ﮐﻼﺱ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺭﻭ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻴﺎﺭﻩ .
ﺩﻳﮕﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﺍﯼ ﻣﺬﻫﺒﻲ ﺍﻫﻤﻴﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﻥ.
ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻭﻥ ﻳﻪ ﺑﻄﺮﻱ ﺧﺎﻟﯽ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺑﺬﺍﺭﻱ ﮐﻠﻲ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻓﺮﻭﺷِﺖ ﺭﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ
«. ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮﻳﻲ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﻡ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: "
ﺍَﻻ ﺍِﻥَّ ﺧﺎﺗَﻢَ ﺍﻟْﺎَﺋِﻤَّﺔِ ﻣِﻨَّﺎ ﺍﻟْﻘﺎﺋِﻢَ ﺍﻟْﻤَﻬْﺪِﻯَّ "
ﻳﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻧﻢ ﻳﺦ ﮐﺮﺩ. ﺧﻴﻠﻲ ﺳﻌﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﻋﺼﺒﺎﻧﻲ ﻧﺸﻢ!
ﺗﻮﻱ ﺭﻭﻱ ﻣﻦ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﺭﮐﻦ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﻱ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﻲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻲ ﮐﻨﻪ؟!!
ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺟﻤﻊ ﻭ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: » ﺍﮔﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺭﻳﻦ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ؟
« ﮔﻔﺖ: » ﻣﻮﺭﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﻩ « ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺍﻱ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺩﺭ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﮔﻔﺘﻢ؛ ﻭﻟﻲ ﺯﻳﺮ ﺑﺎﺭ ﻧﻤﻲ ﺭﻓﺖ .
ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﮐﻪ ﻳﮏ ﺁﻗﺎﻱ ﺷﻴﮏ ﭘﻮﺵ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻳﮏ ﺧﺎﻧﻢ ﻧﺴﺒﺘﺎً
ﺑﺪ ﺣﺠﺎﺏ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻥ. ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻦ.
ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﻡ ﮔﻔﺘﻢ: » ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻤﻮﻧﻴﺪ،
ﺍﮔﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻳﺪ ﺑﺮﻳﺪ ﺗﺎ ﺑﻌﺪﺍً ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻴﻢ «. ﮔﻔﺖ: » ﻧﻪ.
ﻣﻲ ﺷﻴﻨﻢ ﺗﺎ ﮐﺎﺭ ﺍﻳﻨﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ «. ﻫﻲ ﻗﻴﻤﺖ ﮐﺮﺩﻥ،
ﺗﺎ ﺭﻭﻱ ﻳﮏ ﻣﺪﻝ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻥ. ﻭﻗﺘﻲ ﻗﻴﻤﺖ ﺭﻭ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ،
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﮔﻔﺖ: » ﻣﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻣﺪﻝ ﺭﻭ ﺑﺎ 30 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻗﻴﻤﺖ ﮐﻤﺘﺮ ﺗﻮﻱ ﻳﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﻳﺪﻳﻢ .
ﺑﻬﻤﻮﻥ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺪﻳﻦ «. ﮔﻔﺘﻢ: »ﻧﻤﻲ ﺷﻪ. ﻗﻴﻤﺖ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﻪ «.
ﮔﻔﺖ: » ﺑﺒﻴﻦ ﺁﻗﺎ! ﮔﺮﻭﻥ ﺗﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ؛
ﻭﻟﻲ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺑﺪﻳﻦ «.
ﺧﻼﺻﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﻲ ﭼﻮﻧﻪ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ 30 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺧﺮﻳﺪ ﮐﺮﺩﻥ.
ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺧﺎﻧﻤﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
» ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻴﺪ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﮐﻨﻴﻢ؟ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ
ﺍﻭﻥ ﺗﺎﺑﻠﻮﻱ ﻧﺎﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺗﻮﻥ ﺯﺩﻳﻦ «.
ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﺪﺭﻗﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﻬﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﻡ ﭘﺎﺷﺪ،
ﮔﻔﺘﻢ: " ﺁﻗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮﺩﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ".
ﻣﺸﺘﺮﻳﺎ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺩﻡ ﺩﺭ ﻣﺸﺎﻳﻌﺖ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻡ ﺭﻭ
ﺑﻪ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﻣﻴﮕﻪ: »
ﺁﻗﺎ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﻬﻤﻮﻧﻴﺪ، ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ. ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ . ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ
{برداشت از مقالات ایران 20 }
اقای مسئول از خدا بترس
زبخت خویش نالانم نمیدانم
از این اوضاع حیرانم نمیدانم
فقیه و قاضی و ملا
شدن راضی به این اوضاع
زایرانم هراسانم نمیدانم
امام {ره } در کلام خود فرمودند اگر به کسی مسئولیتی واگذار شد اگر از عهده اش
برنمیاد خودشبرود کنار
خوب الان کی اینکارو میکنه / همه شدن عقل کل / همه فن حریف
اقای مسئولی که رشته ات و تخصصت در شغلی که بهت واگذار شد
تجربشو نداری و استعدادشو اگر مسلمانی که شک دارم باشی برو کنار
بزار اهل فن بیاد / مملکت اسلامی مونو که صاخبش اقا امام زمان علیه السلام
است را داری بباد میدی/ چرا باید جونای ما از مملکت و از دین عزیز اسلام
فراری بشن /به مسیحیت و واهابیت کثیف بله بگوید یا نو کشیش بشود /
ایا روز قیامت در پای میزان الهی میتونید جوابگو باشید / این همه دزدی این همه
غارت بیت المال / فقر / فحشا / بیکاری / از بین رفتن صنعت / کشاوزی / محیط زیست /
گرانی و تورم کمر همه را خم کرده
پناه میبرم بخدا از اینکه مرا لحظه ای بخودم وابگذارد
یا ایهاالذین امنو لم تقو لونه مالا تفعلون / لم تقولونه مالا تفعلون / کبر مقتا عندالله
بترسید از خدا / بترسید از اه مظلومان / بترسید از اتش سوزان جهنم
اعوذ بالله من النار / من شرالکفار / من غضب الجبار / العزته لله الواخد القهار